سفارش تبلیغ
صبا ویژن
پسر آدم را با ناز چه کار که آغازش نطفه بوده است و پایانش مردار . نه روزى خود دادن تواند و نه تواند مرگش را باز راند [نهج البلاغه]

طلبه جوان

Powerd by: Parsiblog ® team.
الحدیث(جمعه 87 فروردین 23 ساعت 6:59 عصر )

درنگ امام (ع) در دادن پاسخ به او براى این بود که استعداد و آمادگى او را براى پذیرش موعظه، و تأثیر عمیق آن را در وجود او مى‏دانست و بیم داشت که با شنیدن پاسخ، از خوف خدا هوش از سرش برود و جان از قالب تهى کند، از این رو او را به رعایت تقوا دستور داد، و منظور از این ترس از خدا در باره حفظ جانش بود که مبادا بر اثر این پرسش، حادثه ناگوارى براى او رخ دهد.

او همّام بن شریح بن یزید بن مرّة بن عمرو بن جابر بن عوف اصهب بود، که از پیروان و دوستان على (ع) به شمار می رفت و مردى عابد و پارسا بود.

از این رو هنگامى که همّام بى‏هوش به زمین افتاد و مرد، امیر مؤمنان (ع) فرمود: بدانید به خدا سوگند من در باره او از این حیث بیمناک بودم، و امام (ع) هنگامى پاسخ او را داد که به گفتار آن حضرت بسنده نکرد و جز جواب پرسش خود را نمى‏خواست.آری همام از امام سؤال کرد که متقین را برای من توصیف کن وچون امام فرمودند:«إتَّقُوا ألله وأحْسِنْ»اواصرار بر معارف بیشتری ورزید واصرار ورزید تا اینکه امام بر بالای منبر رسول الله رفتند ویکی پس از دیگری صفات اهل تقوا را بیان کردند........................


» سلمان شبانی سرشبادرانی
»» نظرات دیگران ( نظر)


لیست کل یادداشت های وبلاگ
نابغه
معلم ای شمع سوزان
جانم فدای رهبر
شهدا شمع محفل بشریتند
[عناوین آرشیوشده]

بازدیدهای امروز: 1 بازدید
بازدیدهای دیروز: 6 بازدید
مجموع بازدیدها: 9907 بازدید
[ صفحه اصلی ]
[ وضعیت من در یاهو ]
[ پست الکترونیک ]
[ پارسی بلاگ ]
[ درباره من ]

» لوگوی دوستان من «
» آرشیو یادداشت ها «
» موسیقی وبلاگ «
» اشتراک در خبرنامه «